ورود استارتآپ ها، فضای کسب و کار سنتی را بیش از پیش دچار تغییر کرده است. دامنه این موج تغییرات به فضای تامین اجتماعی هم کشیده شده، به نحوی که اخیرا معاون بیمهای سازمان تامین اجتماعی از اجباری شدن بیمه تامین اجتماعی برای شاغلین استارتآپ ها و دورکاری خبر داده است.
اصولا تحت پوشش قرار دادن بیمه تامین اجتماعی برای تمام شاغلین، امری واجب، بسیار عالی و پسندیده به شمار میرود چه آنکه چنین پوششی، چتری حمایتی ایجاد میکند تا از آینده این شاغلین و خانواده های ایشان حمایت شود.
با اینحال رفتارشناسی های اخیر صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی و در کنار هم قرار دادن اخبار آنها، حکایت از افقهای نه چندان روشنی دارد که قصد بسط و گسترش به حوزه استارتآپ ها را نیز دارد.
بسط و گسترش بیمه تامین اجتماعی همگام با کاهش پوشش تعهدات، استراتژی سالهای اخیر سازمان تامین اجتماعی بوده است. در واقع سازمان تامین اجتماعی از هیچ تلاشی برای گسترش ثبت نام و دریافت حق بیمه فروگذاری نکرده و در عوض هنگام تحت پوشش قرار دادن و عمل به تعهدات، به راحتی از زیر بار آنها شانه خالی کرده و بیمه شدگان را با انبوهی از هزینه های درمانی و تاخیر در پرداخت های بازنشستگی روبرو میکند.
قانون کار و اصل 29 قانون اساسی، برخورداری از شرایط خوب تامین اجتماعی در شرایط بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتیدرمانی و مراقبتهای پزشکی را حقی همگانی بیان میکند.
این در حالیست، سازمان تامین اجتماعی که می بایست پوشش بهتر درمانی، بازنشستگی و بیکاری را جز اهداف خود قرار بدهد، بزرگترین هدف خود را ثبت نام هرچه بیشتر کارگران قرار داده و طبق خوانش خود از قانون کار و استناد به اصل 29 قانون اساسی، عمل میکند.
محمد حسن زدا، معاون بیمهای سازمان تامین اجتماعی از مذاکره با یازده استارتآپ و کسب و کار نوپا در جهت تحت پوشش قرار دادن ذینفعان آنها از جمله رانندگان تاکسی های اینترنتی خبر داده و با اشاره به وظایف حاکمیتی تامین اجتماعی، از تحت پوشش قرار دادن این ذینفعان تحت “بیمه توافقی” گفته و اشاره کرده که “سازمان تامیناجتماعی، مایل است در قالب بیمههای توافقی، شرایط را برای رانندگان این آژانسها (تاکسی اینترنتی) و دیگر شرکتهایی که نیروی انسانی آنها به صورت غیرمستقیم با آنها کار میکنند، فراهم کند. پیشنهاد تامیناجتماعی به موسسان این کسبوکارها فراهمکردن شرایط برای استفاده کارکنان از بیمه توافقی است. به همین دلیل بر حصول توافق از طریق مذاکره امیدواریم اما اگر به توافق نرسیم، به ناچار در قالب بیمه اجباری ورود خواهیم کرد.” (هفته نامه شنبه، 21 آبان 1396)
فارغ از اختراع مفهوم عجیب “بیمه توافقی”، انتخاب این نوع بیمه و عدم پوشش بیمه بیکاری در آن برای این قشر از شاغلان استارتآپ ها که بصورت دورکار و یا شاغل به صورت پاره وقت هستند و فاقد امنیت شغلی هستند، جای تعجب است. در واقع این سوال به ذهن متبادر می شود که چرا برای کسانی که امنیت شغلی ندارند، می بایست پوششی از بیمه در نظر گرفته شود که این مورد را از قلم انداخته باشد؟
همچنین اشاره کوتاه ایشان به سیاست چماق و هویج، نکات بیشتری را برای طرح پرسش ایجاد میکند. تهدید به ورود به حوزه بیمه اجباری از طریق بررسی دفاتر و اسناد مالی این استارتآپ ها برای شناسایی افراد ذینفع، امری است که این سوال را به ذهن متبادر می سازد که چرا سازمان تامین اجتماعی با چنین ادبیاتی، به حوزه استارتآپ ها چشم دوخته است؟
مالکیت صندوق های بازنشستگی از جمله سازمان تامین اجتماعی و اموال آنها متعلق به بیمه شدگان، کارکنان و کارگرانی است که طی سالهای متمادی حق بیمه پرداخت کردهاند. در واقع این سازمانها می بایست مانند یک نهاد عمومی مستقل از دولت عمل کنند.
تامین اجتماعی تحت هیچ عنوان نباید از منافع کارگران و بیمه شدگان خود که با سرمایه های زندگی شان بنای آن را پی ریزی و تنومند ساختند، دست بشورد. عدم تعریف عمومی از تعاریف عدالت اجتماعی و رفاه، عدم شفافسازی در خصوص ذخایر مالی سازمان تامین اجتماعی و نحوه هزینه کرد آن ها، جلوگیری از حیف و میل اموال سازمان، حذف دخالت دولت، عدم پذیرش واگذاری بنگاه های ورشکسته تحت عنوان رد دیون و موارد دیگر تنها بخشی از چالش های حل نشده سازمان تامین اجتماعی در سال های گذشته است که منجر به ایجاد شکاف عظیم بین درآمدها و هزینه های این سازمان گردیده. در حالی که میزان کسری نقدینگی تامین اجتماعی با شتاب به پیش می تازد تا منجر به بزرگترین بحران اجتماعی گردد، بهترین استراتژی این سازمان شناسایی بیمه شدگان جدید و ثبت نام از ایشان هدف گذاری شده و در این میان قرعه به نام شاغلین استارتآپ ها افتاده است.
همانطور که اشاره شد تسری پوشش بیمه به تمام اقشار فعال فارغ از نوع کسب و کار، قطعا امری واجب و پسندیده است. با اینحال نکته هایی که مغفول مانده اند اینست که ارزش افزوده این موضوع برای شاغلین حوزه استارتآپ چیست و این ارزش های افزوده چگونه محاسبه و در چه زمانی و چگونه توزیع خواهند شد؟ همانطور که فعالین این حوزه از شفافیت در امور کسب و کار استقبال میکندد، این انتظار از سازمان تامین اجتماعی نیز می رود که بطور شفاف به این سوالات پاسخ بدهد.
همچنین نگارنده پیشنهاد میکند، سازمان تامین اجتماعی با توجه به منابع در دسترس، اقدام به بازبینی استراتژی های اتخاذ شده گرفته و بجای افزایش تعداد بیمه شدگان، کیفیت پوشش را افزایش داده و نگاه خود را بر روی حمایت بیشتر از بیمه شدگان قرار بدهد و طی خوانش صحیح همان اصل 29 قانون اساسی، دسترسی عمومی بیمه شدگان به خدمات درمانی، بازنشستگی و غیره را سهل تر و کم هزینه تر فراهم کند.
اخراجهای دستهجمعی، تعویق پرداخت دستمزدها، رواج بیشتر قراردادهای موقت، حذف بیمه و ملحقات مزد تنها بخشی از نتایج راهکارهای تصمیم گیری شده و نشده اخیر سازمان های مسئول در حوزه بازار کار است. در صورت اتخاذ تصمیمات مشابه در حوزه استارتآپ ها می بایست بیش از پیش شاهد گسترش فقر، افزایش بیکاری و خسران های اجتماعی نسل جدید باشیم.
فاصله حرف تا عمل در سیاست های حمایت گرانه اجتماعی بسیار زود مشخص می گردند. از سرمایه های اجتماعی و اعتماد شاغلین و فعالان کسب و کارهای نو و استارتآپ ها درست استفاده کنیم و از اعتراضهای اجتماعی اخیر نیز به درستی پند بگیریم.
منتشرشده در روزنامه آفتاب یزد